تلخ نویسی های لقمانعلی

Sunday, January 24, 2010


Monday, January 04, 2010

فوتبال و زنانه/مردانه کردن طبابت درایران:
نتیجة بازی تا به همین جا : هاشمی یونایتد 2 دینامو احمدی نژاد 1

این روزها به هر كجا كه می روید همگان از بازی های المپیک پکن و دست آوردهای سوپردرخشان جمهوری اسلامی حرف می زنند. بی انصاف ها، اصلا هیچ مدالی برای دیگر کشورها باقی نگذاشتند! تعدادی ازایرانیان گرامی مقیم كشورهای مختلف، خودشان را به آب و آتش زدندو به راستی چه كار نیكوئی نیز كردند، تا درطول این مسابقات در پکن باشند و پیروزی های چشمگیر اعضای تیم های مختلف ایران را تماشا كنند. بنده كه نه پولش را داشتم ونه ویزایش را، طبیعتا نتوانسته بودم به چین بروم. به سرم زده بود كه خودم را بیاندازم به دریای مانش و شنا كنان خودرا به طور قاچاقی به فرانسه برسانم و بعد گوشه جاده بایستم و با انگشتم به رانندگان بیلاخ بدهم شاید مرا سوار کرده و با خودشان ببرند و این طوری خودم را با حداقل هزینه برسانم به پکن . خوشبختانه قبل از این كه خودم را به آب بیاندازم، به یادم آمد كه شنا بلد نیستم و این كار را نكردم. به عوض سعی كردم در فاصله دِلی ور كردن پیتزا به این یا آن مشتری، این بازی ها را از تلویزیون 14 اینچی كه در پستوی مغازه دارم نگاه بكنم.
باری، در كنار این مسابقات، در داخل ایران هم، یك بازی فوتبال پرسروصدائی برای تعیین سهمیه المپیک لندن در جریان بود [ و هنوز هست] كه بر خلاف دیگر بازی ها، فقط 90 دقیقه طول نمی كشد. و بعلاوه، فقط 11 بازیكن ندارد و در ضمن، تماشاچی هم زیاد دارد. یعنی در استادیوم 70 میلیونی ایران زمین بازی می كنند.
یك تیم، تیم هاشمی یونایتد است كه علاوه بر ورزشگاه مجلس خبرگان و و امکانات تعلیمی باشگاه مصلحت نظام، بطور غیر مستقیم از امكانات ورزشگاه جماران هم استفاده می كند. البته مسئول این ورزشگاه تازگی ها کمی دم درآورده است و بفهمی نفهمی می خواهد با تمام امکانات از تیم مقابل هاشمی یونایتد دفاع نماید. البته سه سال پیش خیلی ها فکر می کردند که از ورزشگاه ریاست جمهوری هم استفاده و حتی بعضی ها می گفتند سوء استفاده هم بشود، ولی برخلاف انتظار خیلی از ناظران که فکر می کردند همه چی را بلدندولی بلد نبودند، و برخلاف ارزیابی بسیاری از مفسران و غیر مفسران و شبه مفسران فوتبال سیاست، صاحبان اصلی این ورزشگاه تصمیم گرفتند كه اداره این ورزشگاه را به تیم دینامو احمدی نژاد واگذار كنند. الان هم طرفداران واقعی و كرایه ای تیم دینامو احمدی نژاد به جلسات تمرین تیم هاشمی یونایتد، یورش می برند و نمی گذارند كه بازیكنان بدون دردسر تمرین كنند. یکی از طرفداران تیم دینامو احمدی نژاد که دراین راستا خیلی فعالیت می کند، فاطمه اره نام دارد که روشن نیست پشتش به غیر از الهامات غیبی و غیر غیبی به کی گرم است! سهام داران اصلی تیم هاشمی یونایتد، تاجران «محترم» و « حلالخور» بازار تهران هستند كه در تمام عمرشان نه ژامبون خورده اند و نه به مسكرات لب زده اند. اگر هم لب زده باشند، حتما، بلافاصله رفتند ودهن مباركشان را آب كشیدندتا نماز وروزه شان باطل نشود. تا دینارِ آخرِ « سهم امامِ» سودهای صددرصد « اسلامی» و « حلال» خود را هم پرداخته اند و نه در پیشگاه خداوند تبارك و تعالی شرمنده اند و نه در پیشگاه مردم. [ دروغ چرا، تا قبر فقط چارقدم بیشتر راه نیست، وقتی درصدر لیگ بودند، مردم را اصلا داخل آدم حساب نمی کردند. البته الان که در موقعیت قبلی نیستند، کمی ژست های مردمی می گیرند ولی من فکر می کنم توبه گرگ مرگ باشه].
سهامداران دیگر این تیم، شامل سرمایه داران مومن نو كیسه، خریداران مستضعف اموال دولتی به قیمت مفت، دلالان زحمتكش ارز [ نه آنهائی كه درگیر معاملات صنار سی شاهی درگوشه خیابان فردوسی و یا اسلامبول هستند بلكه دلالان پركیسه و پُرپول كه در گیر معاملات میلیونی اند] ، محتكران محترم و مظلوم آهن و لاستیك و سیمان، وارد كنندگان خداترس دارو و آرد، و شکرو کفش و خودرو می باشند كه بطور فعالی در این امر خیر شركت دارند. سهامداران اصلی تیم هاشمی یوناتید به خاطر ثروت فراوانی كه بهم زده اند امكانات زیادی در اختیار مربی این تیم قرار داده اند تا بتواند بازیكنان بیشتر و بهتری خریداری نماید. اعضاء و طرفداران تیم هاشمی یوناتید به حدی عاشق و شیفته بازی فوتبال هستند كه از هیچ كاری برای پیروز شدن در مسابقات رسمی و غیر رسمی دریغ نمی كنند. بر خلاف رهنمود های فدراسیون بین المللی فوتبال، یك هیتئی از داوران باز نشسته فوتبال ایجاد شده كه طبق قوانین مملكتی باید صلاحیت بازیكنان را قبل از بازی بررسی كنند. خودشان می گویند كه غرض بدی ندارند و نمی خواهند بازی فوتبال رابه انحصار خود در بیاورند و تا حرف یكی دوتا می شود برایتان آیه می آورند كه ما از روز اول، یعنی از زمان خلقت آدم و حوا با انحصار مخالف بودیم و الان هم تنها وابستگان به تیم فوتبال استكبار جهانی هستندكه ما را به انحصار طلبی متهم می كنند. و اگر بالای منبر باشند، در تائید ضدیت خویش، گریزی هم به عهدنامه انحصار تنباكو در صدوخورده ای سال پیش می زنند كه با همت گروهی از بازیكنان تیم كه در آن موقع نامش آشتیانی- شیرازی سیتی بود، جلوی انحصار تنباكو را گرفتند و اگرچه برای اقتصاد ورشكسته كشور كلی بدهی خارجی بالا آوردند ولی هم چنان به این حركت ضد انحصاری خود می نازند و قرار است تا روز قیامت كه به ظاهر به آن چندان نیز نمانده است، هم چنان به زمین و زمان فخر بفروشند. اعضای این تیم تجربه زیادی دارند، چون در این سی سال گذشته، امكانات زیادی در اختیارشان بود و توانستند خیلی مرتب تمرین بكنند، ولی، معلوم نیست اگر بازی به وقت اضافی بكشد، به علت كبر سن و كهولت آیا می توانند در وقت اضافی هم بازی خوبی ارائه بدهند یا نه؟ در طول سی سال گذشته، این تیم در اغلب سالها برنده جام حذفی باشگاه ها شد. در دهسال اول، مربی تیم، رائول خمینیو، بازیکن سابق رئال بمبی، در این پیروزی ها نقش بسیار تعیین كننده ای داشت. اگرچه بعدا معلوم شد كه همة مشاوران را از كار بی كار كرده و حتی دستیار چندین ساله اش، بازرگان مهدی اوف را كه در تجدید سازمان تیم نقش بسیار مهمی داشت، از كار اخراج و حتی خانه نشین كرده بود. هافبك تیم در آن سالها، رونالدو منتظری بود كه به علت یكی بدو كردن با رائول خمینیو بر سریكی ازبازیكنان ذخیره تیم، هاشم مهدی الغرابی، از بازی فوتبال برای همة عمر محروم شد و حتی اخیرا كه بعضی ها او را در پارك مركزی قم مشغول توپ بازی دیدند، زبان به اعتراض گشوده و حتی 800 نفری هم خانه اش را « مصادره انقلابی » كردند و بر سرش تابلو اعلانات بردند بالا كه رونالدو منتظری برای بازی در تیم فوتبال استكبار جهانی با مربیان این تیم مشغول مذاكره بوده است. گفتن دارد كه هیچ یك از ناظران فهمیده و بی طرف، وجود این مذاكرات را تائید نكردند. حالا چرا رونالدو منتظری در سنین بازنشستگی به فكرتمرین فوتبال افتاده است، به گمان من، به دلیل هیجانات ناشی از پیروزی چشمگیر جمهوری اسلامی در المپیک پکن است. یکی از بازیکنان خیلی ماهر این تیم، رضائی رونالدینو است که می تواند در همه موقعیت ها، گوش چپ، هافبک راست، دفاع میانه و حتی دروازه بان، بازی کند.
یکی از بازی کنان خیلی فرز این تیم، کرباسچی علی اف بود که متاسفانه چند سال پیشتربا ضربه ای كه به سر او وارد آمد، برای مدتی در بیمارستان اوین بستری شد ولی پس از مرخص شدن از بیمارستان اوین، دیگر به زمین بازی بازنگشت و ترجیح داد که در حاشیه قضایا باشد. یکی دیگر از بازیکنان قبلی که مجبور به ترک بازی شد، موسویانیسکی بود که او هم به سرنوشت مشابهی گرفتار آمد ولی پس از معاینات متعدد روشن شد که ضربه ای به سرایشان وارد نیامده ولی به دلایل دیگر نمی تواند دیگر در تیم بازی کند.

تیم دیگر، تیم دینامو احمدی نژاد است كه بطور جدی نزدیك به سه سال است وارد بازی های لیگ برتر شده است. البته چند سالی بود که در تیم های دسته یک و دو بازی می کردند ولی سه سال پیش با یک بازی درخشان، که هافبک راست- جنتی زیدان ارایه داد توانستند به لیگ برتر برسند. اگرچه بعضی از طرفداران فوتبال به این تیم امیدواری فراوانی داشتند ولی دراین سه سال گذشته، تیم دینامو احمدی نژاد نتایج خوبی نداشته و به زحمت توانسته در لیگ برتر باقی بماند. یکی از بازیکنان خیلی موثر این تیم که تازگی ها از فوتبال حرفه ای کناره گرفته، عادل دارگبا بود. علاوه بر او، هیئت داوران هم به شدت از این تیم دفاع می کنند و بعلاوه ، داور این مسابقه به وضوح از طرفداران پروپاقرص تیم دینامو احمدی نژاد است. دروازه بان این تیم، محمود احمدبیگ كه در ضمن، كاپیتان تیم نیز هست، تا چند سال پیش در تیم های دسته دوم بازی می كرد ولی در یك حركت بسیار عامه پسند از آن تیم جدا شد. شگرد او جا خالی دادن است و از آن گذشته، دوازه تا ملائکه نر وماده هم او را در دفاع از دروازه تیم اش یاری می کنند و حتی اگر او نتواندشوت را بگیرد این ملائک می گیرند. در ماههای اخیر این تیم دو تا از بهترین بازیكنان خود را از دست داده است. هافبك پرتوان تیم، پورمحمد اساسین نمی تواند مثل سابق در خدمت تیم باشدچون به خاطر اختلافاتی که با محمود احمد بیگ پیداکرده از تیم کنار گذاشته شده است. هافبک چپ تیم، مشائی پلاتینی از همه سو تحت فشار قرار گرفته که ازاین تیم برود و حتی بعضی از اعضای هیئت داوران هم برکناری او را طلب کرده اند ولی محمود احمد بیگ حاضر به رها کردن او نیست ولی خود مشائی پلاتینی در شرایط مساعدی از نظر آمادگی بدنی نیست. مربی این تیم، مصباح مالدینی یکی از معروفترین مربیان کشور است که پس از فوت ناگهانی رائول خمینیو به این مقام رسیده است. او دستیاران زیادی دارد که از آن جمله اند حسینیان لمپارد ، و باهنرباربیتاف که درحال حاضر، علاوه بر دستیاری مصباح مالدینی، درورزشگاه مجلس هم تمرین زیبائی اندام می کنند. البته وضعیت تیم دینامو احمدی نژاد در ماههای اخیر کمی تضعیف شده چون بازیکنان موتلفه کاسموس، رسما اعلام کرده اند که دیگر حاضر به همکاری با تیم دینامو احمدی نژاد نیستند و ترجیح می دهند که خودشان را به دم تیم دیگری که احتمال موفقیت بیشتری داشته باشد، ببندند.
بازیکنان و طرفداران تیم دینامو احمدی نژادنه فقط در « ولایت » ذوب شده اند، بلكه خالصا مخلصا، برای سربلندی اسلام فعالیت می كنند. همین چند روزپیش، ریولینو خامنه ای یک بار دیگر براین نکته تاکید کرد. بازیکنان و طرفداران تیم دینامو احمدی نژاد در محافل و مجالس رسمی و غیر رسمی به جای دست زدن و سوت كشیدن، سینه می زنند و به جای زنده باد، مرده باد، الله اكبر می گویند. علاوه بر صدور فتاوی لازم برای ممنوعیت سوت زدن كه نزدیك بود اسلام را به خطر بیاندازد، به اقدامات « صددرصد» اسلامی دیگری هم مبادرت ورزیده اند. لابد خوانندگان محترم مسبوق هستندكه شماری از طرفداران پروپاقرص این تیم، دائما شكوه و شكایت كرده از كُندی « اسلامی كردن» جامعه ابراز نارضایتی می كنند و معتقدند كه لابد توطئه ای در كار است كه سرعت رشد « اسلامی كردن» را كم می كند . برای دوستانی كه ممكن است در خارج از ایران، نگران كُندی « اسلامی كردن» جامعه باشند این خبر خوش را دارم كه همانطور كه مستحضرید، درهمین یکی دو هفته پیش، برای تکمیل آزادی درایران که به قول محمود احمد بیگ، مطلق است ولی باید کامل شود، زن دوم و سوم و انشاالله چهارم هم اجباری شد. البته برادران متعهد به خصوص اگر وضع مالی شان خوب باشد، می توانند مثل شاه شهید، هر تعداد که جیب و تن شان می کشد، ازدواج موقت بکنند و خوشبختانه هیچ محدودیتی وجود ندارد. البته در بازی های لیگ چند سال پیش، یادتان هست که برای تکمیل اسلامی کردن جامعه، مجلس محترم اسلامی [ یعنی همان زالزالک خودمان] كه یكی از فعال ترین هیئت های طرفدار تیم ناطق نوری گالسکی بود در دو مورد، یكی،‌كلیات طرح انطباق امور اداری و فنی موسسات پزشكی با موازین شرع مقدس [ترجمة به فارسی، یعنی، زنانه - مردانه كردن طبابت] ، و دوم، ممنوع كردن استفاده ابزاری از زن در تصاویر و محتوا. [ترجمة به فارسی، یعنی، به قول خانم عبادی « ممنوع كردن دفاع از حقوق زنان»] ( جامعة‌سالم، شمارة 38،‌اردیبهشت 1377، ص 11) دست به اقدام زده بود. دومین اقدام مجلس، - ممنوع كردن دفاع از حقوق زنان - كاملا روشن است و ابهامی ندارد. مضافا كه سه تن از خواهران نماینده نیز- درست مثل خواهران نماینده زالزالک کنونی- بیشتر از دیگران خواهان تصویب این طرح بودند. و اما، در باره « زنانه - مردانه كردن طبابت» چون برای راقم علت این كار چندان روشن نبود، از عموی مادرمان كه در حوزه علمیه قم درس می دهد و در جوانی در تیم فوتبال ناطق نوری گالسکی كه آن موقع تحت نام دیگری فعالیت می كرد، بازی می كرد، دراین باره استفتاء كردم. ایشان با گشاده دستی برای من روشن فرمودند كه در این مدتی كه طبابت در « جمهوری» اسلامی بطوركامل زنانه و مردانه نبوده، موارد متعددی از تداخل امراض مشاهده شده كه وقتی خواستم برای من بیشترتوضیح بدهند، افزودند، برای مثال، شیوع « ورم بیضه» در خانمها، و موارد مكرر « سرطان رحم» در آقایان خیلی زیاد شده است. حتی در چند مورد، كسانی كه سرطان رحم گرفتند، برادران طلبه خود ما در حوزه بودندو مدت زمان زیادی به « فارغ التحصیل» شدنشان نمانده بود. از آن گذشته، اضافه فرمودند كه ، امام جمعة یاسوج به من خبر داد كه در یاسوج، تعدادی از خانمهای باحجاب، به علت مراجعه به اطبای مرد، مجبورند هر روز ریش و سبیل خود را اصلاح نمایند. البته روایتی مبنی بر جایز نبودن اصلاح صورت خانمها در دست نداریم. و به همین نحو، فرماندار شیرگاه كه در ضمن امام جمعة قائم شهر نیز هست می گفت كه، شماره برادرانی كه در شیرگاه هر ماه، رگل می شوند، رو به افزایش گذاشته است. بعد از پرس وجوی بسیار روشن شد كه بهترین دندانپزشک شیرگاه یكی از خواهران است و این برادران هر وقت كه دندان درد می گرفتند، معمولا به این خواهر مراجعه می كردند. به این ترتیب، مصلحت نظام ایجاب می كند كه نسبت به این مسائل مهم، بیش از این كم توجهی نشود. به خصوص كه « ورم بیضه» درخانمها بسیار دردناك است و ممكن است باعث عقیم شدن آنها بشود. نمایندگان خداترس مجلس، با این كار، به « امت همیشه در صحنه» خدمت بسیار مهمی كردند و از خداوند تبارك و تعالی نیز، اجرشان را خواهند گرفت.
لابد باید منتظر ماند كه مجلس محترم اسلامی، دست از كاهلی و كم كاری بردارد و با سلب مصونیت پارلمانی از معدود نمایندگان و سخن گویان استكبار جهانی كه از درون مجلس توطئه می كنند و نمی گذارند تا امورات بر اساس « صحیح وهم خوان با شرع مقدس» بگذرد و با اخراج ایشان از آن مكان مقدس، برای اجرای دیگر امورات شرعی [ برای نمونه، ممنوعیت عبور ومرور خانمها در معابر عمومی، اجباری کردن چادر، ممنوعیت خواهران از آموزش عالی، اجباری کردن ریش،تعیین جایزه برای زن دوم و سوم] اقدام جدی نماید. البته مدتی پیش، با استفاده از روایتی مبنی بر « جایز نبودن مركب سواری»، دوچرخه سواری خواهرها را ممنوع اعلام كردند كه خودش جای تشكر و سپاس دارد. چون اگر مفهوم كلی تری از « مركب» را به كار می گرفتند و مثلا می گفتند، كه علاوه بر اسب كه چهار دست و پا دارد، زنان حق ندارند سوار « مركب» های مدرن چهارچرخه، برای مثال پیكان و پراید، و پاترول و بنز نیز بشوند، كار كمی بیخ پیدا می كرد. یعنی، كار انصار حزب الله، شاخة‌خواهران زنیب، كه در آن واحد می خواهند به چند گردهمآئی « استكباری» « زنان بد حجاب و مستكبره» یورش ببرند، عملا غیر ممكن می شد.
به هرحال برگردیم برسر آن چه که داشتیم در باره فوتبال می گفتیم. این بازی فوتبال ولی یك اشكال اساسی دارد كه توجه همه ناظران و متخصصان فوتبال را به خود جلب كرده است. اگرچه تیم هاشمی یونایتد به نظر بازی قشنگ تری ارائه می دهد ولی پیروزی این تیم در این مسابقه به نظر بعید می آید. دلیل اصلی و اساسی اش هم این است كه داور [ ریولینوخامنه ای] نه فقط بی طرف نیست، بلكه به وضوح خواهان پیروزی تیم دینامواحمدی نژاد است و در این راه از هیچ كاری خودداری نمی كند. خیلی ها می كوشند داوررا بی طرف نشان بدهند ولی هر كار كه می كنند، دمُ خروس از زیر عبا، یا قبای ایشان [ فرق نمی كند] می زند بیرون، و روشن می شود كه داور به وضوح، با تیم هاشمی یونایتد میانه ندارد.
این كه بر سر فوتبال در این میان چه می آید، تنها با گذشت زمان روشن خواهد شد.
سپتامبر2008

Friday, January 01, 2010